" داستان واقعی بعضی ها بخونن یاد بگیرن "


خودت میدونی خدا خیلی تنهام دستمو بگیر

File:Cape Sparrow in tree.jpg 


گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد


و برمی گشت !پرسیدند : چه می کنی ؟


پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست


و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی


 آتش می ریزم !گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو


 می آوری بسیار زیاد است !


و این آب فایده ای ندارد !


گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،


اما آن هنگام که خداوند می پرسد :


 زمانی که دوستت در آتش می سوخت


 تو چه کردی ؟


پاسخ میدم :


هر آنچه از من بر می آمد !




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط nima   


قالب جدید وبلاگ پيجك دات نت